5.9.11


میگن "هر چه قدر دو نفر بیشتر با هم حرف داشته باشند به همان اندازه هم آهسته تر راه میروند"
دیشب انقدر با خودم آرام قدم زدم و هی به خودم میگفتم اون پنبه های مسخره رو از گوشت در بیار باهات کار دارم ولی انگار نه انگار!
به خرجم نمیرفت که نمیرفت
همچنان به راه خودم ادامه میدادم و حاضر نبودم اون یقین مضحکمو حتی واسه یه لحظه هم به شک تبدیل کنم
میدونی تصمیم منطقی چیه!؟
اونی که آدما با قلبشون میگیرن و بعد سعی میکنن با دلایلی که از مغزشون در میارن درست بودنشو ثابت کنن